آخرین آپ سال 89
آخرین آپ سال 89
***
A**
من ..
عشق
من ..
بهار..
یگانه ی من
و کلامت را از من دریغ مدار که سکوتت ویرانم میکند و لبخندت را از من پنهان نکن
که خنده ات شکوفه های عشقم را به ثمر می رساند گامهایت را استوار ساز و شانه هایت را تکیه گاهم کن
که بی تو پرم از خزان های نیامده..
![]()
//////
فاصله ايست به پهناي يك عمر
زياد نيست؟
چه رنجي ميكشم من..
چه تحملي مي كني تو..
![]()
خزان
قدم ميزني روي برگ برگ شادي هاي خشكيده ام
به دل نگير اگر صداي شكستنم مي آيد
من خوشبخت ترين خزان روي زمينم..
![]()
![]()
![]()
***
سکوت می کنم طولانی و بلند
نفس هایم پر از طعم نفس های توست
و سکوتم پر از طنین صدای توست
![]()
دوستت دارم
A**
..
!
***
باران
![]()
*
خدا
..*
سرت وقتی که دلتنگی روی شونه م تصور شه
چی میشد روشن چشمات توی چشمام طلوع میکرد
قدم هات سهم من بود و یه رویا رو شروع میکرد
تو اینقد پاک و آرومی که دریا غرق تو میشه
خود آرامشی قدری که دریا در تو معنی شه
حضورت آخرین برگه تو این پاییز دل مرده
غرور تک درخت پیر به این قصه گره خورده
تو رو هر شب به جای ماه سر هر قله می بینم
شاید دیوونگی باشه به عشقت چله میشینم
نمیدونی چه حالی ام حسادت مثل کابوسه
اگه قصه همین باشه دلم این گوشه می پوسه
![]()
A**
$&..
در همین خانه ی بغلی باشی یا قاره ای دیگر چه فرقی می کند وقتی کنارم نیستی..
A**
*
A*
تو قاب عکس فردامون مثل دلتنگی عکسات,تو قابای ترک خورده
شبیه دوستت دارم مثل گلهای پژمرده
گمت کردم مث حسی که توی کوچه ها گم شد
گمت کردم مث عشقی که بی تو حرف مردم شد
گمم کردی مث سایه روی خاک شبای دور
مث عشقی که تنها من نفهمیدم کجا گم شد
مث بارون و تنهایی تو خواب کوچه های سرد
به یاد آرزوهایی که با من موند و پیرم کرد
شبیه گریه ی آخر به یاد اولین دیدار
منو یاد خودم بنداز منو به کوچه ها نسپار
بگو هستی مث بغضی که توی کوچه ها وا شد
بگو هستی مث عشقی که با کوچ تو معنا شد
بگو هستی مث قسمت,که تنها قسمت ما شد
مث دستی که تنها بعد دستای تو تنها شد..
***
*
گاه می اندیشم می توانی تو به لبخندی این فاصله را برداری
تو توانایی بخشش داری
دست های تو توانایی آن را دارد که مرا زندگانی بخشی
چشم های تو به من می بخشد نور عشق و مستی
و تو چون مصرع شعری زیبا سطر برجسته ای از زندگی من هستی
![]()
![]()
*
..
دوستت دارم
دل من
دل من هرزه نبود
دل من عادت داشت که بماند یک جا به کجا؟
معلوم است به در خانه ی تو
دل من عادت داشت که بماند آن جا
پشت یک پرده ی توری که تو هر روز آن را به کناری بزنی دل من ساکن دیوار و دری که تو هر روز از آن می گذزی
دل من گوشه ی یک باغچه بود که تو هر روز به آن می نگری
راستی دل من را دیدی؟؟؟؟؟
![]()
***
***
*
..
..
امید
$
..
!
@
$
A*
!
چند وقتیست که هر شب به تو می اندیشم
به تو آری به تو یعنی به همان منظر دور
به همان سرو صمیمی به همان باغ بلور
شبحی چند شب است آفت جانم شده است
اول اسم کسی ورد زبانم شده است
ای بیرنگ تر از آینه یک لحظه بایست
راستی این شبح هر شبه تصویر تو نیست؟
اگر این حادثه ی هر شبه تصویر تو نیست
پس چرا رنگ تو و آینه اینقدر یکی است؟
حتم دارم که تویی آن شبح آینه پوش
عاشقی جرم قشنگیست به انکار مکوش
A*
وای بر من که ندانستم از اول روزی آید که دل آزار تو باشم
بعد از این دگر از تو هیچ نخواهم نه درودی نه پیامی نه نشانی
ره خود گیرم و ره بر تو گشایم ز آنکه دیگر تو نه آنی,تو نه آنی
![]()
@
$
$
$*
$
@
!
A*
!)
$
@
A*
$&..
$*
$&..
الآن از گچساران رد شدیم امین حبیبی اینجا کنسرت داره؛کاش امشب رو گچساران میموندیم
$&..
$
$
؛؛؛؛
A*
امین حبیبی *
$
$
A*
$&..
ماه من
!
تو ..
؛؛؛؛
..
؛؛؛؛
_
؛؛؛؛
اگه یک شب دیگه زیر بارونا قدم زدی بدون/که تمام فکر من پیش تو بود/مثل تو،تو زندگیم هیچکی نبود
خوب من کاش از این فاصله حس می کردی لحظه هایم همه از غیبت تو دلگیرند ..
.................................................................................................
دلتنگ تر از تمام دلتنگی ها
گوشه ای می نشینم و حسرت ها را می شمارم
و باختن ها را ..
و صدای شکستن ها را
نمی دانم من کدام امید را نا امید کرده ام
و کدام خواهش را نشنیدم
و به کدام دلتنگی خندیده ام که این چنین دلتنگم دلتنگ ..
..
می سبردم که مراقب باش
جنس این جام بلور است
بر از عشق و غرور است
مبادا باریچه شود می شکند ..

مطالب حاصل وب گردی ست