172
ﺩﻳﮕﺮ ﻫﻴﭻ ﺩﺳﺘﻜﺸﻰ
ﮔﺮﻡ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﺪ,
ﺩﺳﺘﺎﻧﻢ ﺭﺍ !
ﺍﻳﻦ ﺩﺳﺖ ﭘﺎﻳﻴﺰﻯ
ﺩﺳﺘﺎﻥ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻛﻢ ﺩﺍﺭﺩ ...
+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۲/۰۹/۲۸ ساعت توسط دخترک
|
ما از هركي كه خورديم
سرتا پاش بوي رفاقت ميداد....!
+ﺑــﺮﺍﯼ ﺗــﻮ .. ﺑــﺮﺍﯼ ﭼﺸﻤــﻬﺎﯾﺖ ..
ﺑــﺮﺍﯼ ﻣـﻦ .. ﺑــﺮﺍﯼ ﺩﺭﺩﻫﺎﯾــﻢ ..
ﺑــﺮﺍﯼ ﻣــﺎ .. ﺑــﺮﺍﯼ ﺍﯾـﻦ ﻫـﻤﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾــﯽ ..
ﺍﯼ ﮐـﺎﺵ ﺧــــﺪﺍ ﮐـﺎﺭﯼ ﮐﻨـﺪ.....!
+ایـن روزهـــا از "سـنـگ شـدنـم " حـرف مـیـزنـنـد ...!!!
ســنــگــی کـه بـرای تـو
از هـر خــاکــی خـاکـی تـر بــــود . . .
خداوندا اگر کاشتن ؛ اسیر چیدنم می کند بی کارم کن...
اگر اندیشه ی خیانت به یاران بر سرم افتاد ؛ بر سر دارم کن...
اگر به لحظه ی غفلتی درافتادم ؛ پیش از سقوط هوشیارم کن...
خداوندا اگر رنج بیماران لحظه ای از دلم بیرون رفت ؛ سخت و بی ترحم بیمارم کن...
خداوندا خارم کن ؛ اما مردم آزارم نکن...